قلب چوپون فکر نی بود ...

ساخت وبلاگ
چند مدت اخیر بیشتر وقت من مختص خونه و اداره شده. بعد از تایم رسمی کار، می مونم اداره تا روی یه کار عقب افتاده کار کنم. دیروز میخواستم تا ساعت 8 بمونم که حوالی ساعت 6 با خودم تصمیم گرفتم برم خونه و بعد از یکمی استراحت کارم رو توی خونه از سر بگیرم ... رفتن همانا و شروع مهمون بازی ای که من ازش بی خبر ب قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 125 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 18:02

مثل عصرهای بعد ازظهر چهارشنبه که نوید دو روز تعطیلی پیش رو هست، 13 تیرماه هم از 14 تیر ماه برام خوشایند تره ...  مثل برزخ ... مثل ایستادن لب یه مرز ... البته سالهاست که برای من بیش از سالها روزها مهمند و سن واقعا دیگه برام یه کلمه ی قراردادی بیشتر نیست ... اما خوب ... با این قرارداد روز قبل سالروز ت قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 183 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 18:36

وقتی نیلو اومد شیراز و برحسب اتفاق پای ما دوباره به قبرستون قدیمی شیراز - که بچگی ها می رفتیم - باز شد، چنان حس آرامشی وجودم رو پر کرد که نمی دونم چطور میشه توصیفش کرد.  تنها چیزی که می دونم اینه که با به یادآوردن اینکه چنین آرامگاهی توی شیراز هست یه گوشه از دلم تبدیل شده به یه دلخوشی خوشایند. دونست قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 128 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 18:36

هوا همچنان گرمه ... اما خوب نه به اون قدرت هفته ی پیش ... شبها خنکتر شده ...  من این روزها یه سری ماجراهایی رو تماشا کردم که تا حدودی در اعماق ذات خودش خوشایند نبود برام ... علیرغم تمام ظواهر خوشایندش .... دلم میخواد یه جایی از زندگی اونقدر همه چیز شفاف باشه که هیچ زرق و برق و هیچ کورسویی آدم رو حتی قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 155 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 18:36

صبح با صدای یه رشته تیک تیک نرم و نازک از خواب بیدار میشم ... کنارم پای دونه هایی که از روز قبل ریخته شده یه لشکر گنجشگ و تک و توکی یاکریم دارن بطور منظم دونه برمی چینند ...  تا چشمام باز میشه و سرم به سمتشون برمیگرده یه دسته از گنجشکا پر می کشن ... یاکریم ها و اون چند تا گنجشک باقیمونده که همچنان ب قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 147 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 18:36